گرچه شاید آمارهای دیگری هم در دست باشد اما اینکه به دلیل خشکسالیها و تغییر اقلیم، سطح کانونهای بحران فرسایش بادی تغییر یافته باشد، بعید به نظر نمیرسد و چه بسا با این پدیده به زیرساختهای کشاورزی و مسکونی و ... خسارت وارد میشود. این در حالی است که به تناسب سرعت رشد بیابانها در استان، اعتبارات مربوط به بیابانزدایی رشد نیافته از این رو ما به گرد پای زایش بیابان در استان نمیرسیم و در این میان باید فکری کرد و راه چارهای یافت.
گناباد نیز یکی از همان شهرستانهایی است که سال ۹۸ چشماندازهای بسیار خوبی از جمله دشتهای لاله و شب بوهای بینظیری وجود داشت ولی امسال به دلیل خشکسالیها تقریباً گیاه جدیدی نروئیده و همان گونههایی بوده که به طور طبیعی خودشان تکثیر یافتهاند.
مجتبی محرابی رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری گناباد در گفتوگو با آگاه با بیان اینکه شهرستان حدود ۵۷۰ هزار هکتار مساحت دارد که شامل مراتع، جنگلها، بیابان و مناطق مسکونی، کشاورزی و دیگر حوزهها میشود، افزود: در دهه ۹۰ پس از بررسیهای صورت گرفته دو کانون عمده فرسایش بادی شناسایی شده است.
وی با اشاره به اینکه بیدخت-نعمت آباد با مساحت ۲۵ هزار و ۱۵۷ هکتار و گناباد-بجستان رشتخوار نیز با مساحت ۱۰۲ هزار و ۱۵۶ هکتار دو کانون عمده بحرانی فرسایش بادی شهرستان هستند، اظهار کرد: در مجموع ۱۲۷ هزار و ۳۱۳ هکتار کانون بحرانی فرسایش بادی در شهرستان داریم که بیش از ۱۰ درصد استان و ۲ درصد کشور میشوند.
محرابی سطح کانون بحرانی فرسایش بادی شهرستان را قابل توجه دانست و خاطرنشان کرد: اگر اقدامی برایشان برداشته نشود بعداً نمیتوان کاری کرد و خسارتهای بسیاری را وارد خواهند کرد.
رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری گناباد با بیان اینکه مناطق تحت تأثیر سه نوع تقسیمبندی دارد که شامل مناطق برداشت، مناطق حمل و مناطق رسوبگذاری هستند، تصریح کرد: عمده کارهایی که ما انجام میدهیم در منطقه برداشت است، باید ذرات خاک را در همان سرچشمه تثبیت و کنترل کنیم چون اگر برداشت شود احتمال دارد به گردو غبار تبدیل شود و کیلومترها مسیر را طی کند.
وی مساحت مناطق تحت تأثیر فرسایش بادی در شهرستان را ۲۲۷ هزار و ۹۸ هکتار اعلام کرد و گفت: حدود ۹.۵ درصد استان و بیشتر از نیم درصد کل کشور در این شهرستان است.
محرابی گفت: در دهه ۴۰ روستاهایی مانند قوژد و منطقه عزیزآباد را داشتهایم که به طور کامل در ماسهبادی مدفون شدند.
وی افزود: آن زمان شهرستان گناباد بعد از حارثآباد سبزوار دومین شهرستانی بوده که به لحاظ حساسیت، اقدامات بیابانزدایی در این منطقه شروع شد. آن زمان مردم مجبور شدند از آن منطقه مهاجرت کرده و با چند کیلومتر فاصله روستای جدیدی را احداث کنند.
رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری گناباد با اشاره به اینکه تاکنون کانونهای بحران فرسایش بادی خسارتهای بسیاری به زیرساختها، تأسیسات، مناطق شهری، صنایع، معادن، بخش کشاورزی وارد کرده و حتی تهدید جدی برای سلامت مردم است، گفت: در قالب طرحهای مصوبی که داریم پروژههایی را با توجه به شرایط منطقه تعریف میکنیم که عمده پروژهها مربوط به نهالکاری، ذخیره نزولات، ایجاد هلالی آبگیر و...است.
محرابی خاطرنشان کرد: در سال زراعی که سپری کردیم فقط ۸۰ میلیمتر بارندگی در شهرستان داشتیم که آمارها حدود ۴۰ تا ۴۵ درصد کاهش بارشها را نشان میدهند.
وی با اشاره به اینکه تاکنون بیش از ۶۲ هزار هکتار جنگل دست کاشت در شهرستان گناباد احداث شده است، افزود: سال گذشته ۱۰۰ هکتار پروژه از بخش دولتی و ۱۱۰ هکتار با مشارکت مردم، صنایع، خانواده شهدا و بسیج سازندگی، خیرین و معتمدین در شهرستان اجرا شد.
وی افزود: بر اساس آماری که در سال ۹۸ به دست آوردیم کانونها ۱۳۳ هزار و ۲۷۰ میلیون ریال خسارت به زیرساختها، تأسیسات و بخشهای شهرستان وارد کردند.
وی گفت: بر اساس ارزیابیها و پایشهای صورت گرفته برای وضعیت فرسایش آبی در حوزه کاخک به عنوان یکی از ۱۱ حوزه پایلوت کشور؛ مشخص شد که در مناطق جنوبی گناباد، ارتفاعات کاخک و منطقه کلات و مجاورت خراسان جنوبی و در مناطقی که عملیات آبخیزداری کار شده فرسایش خاک کمتر از ۶ تن ولی در سایر مناطق ۱۵ تا ۱۶ تن بوده است.
رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری گناباد با بیان اینکه یکی از نزدیکترین کانونهای بحران فرسایش بادی را به شهر داریم، بیان کرد: سمت شرق گناباد تحت تأثیر بادهای ۱۲۰ روز هستند.
وی با اشاره به اینکه روند احیاء بسیار کند است، نحوه برخورد ما با طبیعت را بسیار تأثیرگذار دانست و گفت: حتی اگر در یک پروژه عمرانی ملاحظات مدیریتی بیابانی را نکرده باشیم ،میتواند آسیب باشد و به راحتی وضعیت را تشدید کند.
محرابی با بیان اینکه خشکسالیها موجب شده که از دهه ۹۰ تاکنون حدود ۱۵ هزار نفر از شهرستان مهاجرت کنند، اظهار کرد: خشکسالی و ناپایداری سرزمین و کمبود بارش و ... تقریباً ۱۰۰ درصد مردم منطقه را میتواند تحت تأثیر قرار دهد.
وضعیت در این شهرستان به گونهای است که حتی مناطقی هم که تقریباً بارندگی بیشتری دارند نمیتوانند از شرایط اقلیمی مناسب بهرهمند شوند.
وی با بیان اینکه مرکز شهر گناباد در فاصله ۱۰۰ متری کانون بحرانی قرار دارد، گفت: در مجموع ۱۰۰ درصد جمعیت شهرستان متأثر از توسعه بیابان و بیابانزایی هستند و میتوانند آسیب ببینند.
بیابانزایی سومین چالش مهم
پژوهشگران از بیابانزایی بعد از تغییر اقلیم و کمبود آب شیرین به عنوان سومین چالش مهم جهانی و به عنوان ترور خاموش، زلزله خاموش، تغییر وارونه، توسعه معکوس، سرطان خاک و تخریب خلاقانه خاک نام میبرند.
همچنین اعلام میشود که چرای دام، استمرار و شدت خشکسالی، کمبود بارش، برداشت بیش از حد از منابع زیرزمینی، روشهای اشتباه کشاورزی، شور شدن و... از جمله عوامل مهم گسترش بیابانزایی هستند.
مرتضی اکبری دانشیار دانشکده منابع طبیعی و محیطزیست دانشگاه فردوسی مشهد در گفتوگو با آگاه، از وجود ۴۳ مخاطره اصلی در جهان خبر داد و گفت: از این تعداد ۳۸ مخاطره و حوادث طبیعی که همراه با خسارتهای جانی و مالی هستند در ایران اتفاق میافتد که یکی از آنها بیابانزایی است.
بر اساس مطالعات پژوهشی انجام شده در خراسان رضوی مشخص شده است که در حدود ۶۰ درصد مساحت استان از نظر بیابانزایی در شرایط بسیار شکننده، شکننده و نسبتاً شکننده هستند و در حدود ۳۳ درصد مساحت نیز به خصوص در شهرستانهای سرخس، خواف، قوچان، تربتحیدریه، سبزوار، تایباد، گناباد، بجستان، بردسکن و...از نظر شدت و نرخ بیابانزایی در شرایطی قرار دارند که از نظر خطر و ریسک بیابانزایی ۹۸ درصد استان از نظر خطر بیابانزایی، با خطر زیاد و خیلی زیاد بیابانزایی مواجه هستند.
وی با اشاره به اینکه ادارات اجرایی اطلاعات علمی مربوط به روند بیابانزایی را ندارند و آنچه قضاوت میشود بیشتر قضاوت کارشناسی مبتنی بر تجربه و دیداری است، خاطرنشان کرد: گرچه اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری و سایر ادارات استان طرحهایی را مانند نهالکاری، مدیریت چرا، مدیریت جنگلهای دست کاشت، احداث بادشکن و... انجام میدهند اما در حال حاضر طرح جامعی برای مدیریت بیابان و بیابانزایی نداریم.
دانشیار دانشکده منابع طبیعی و محیطزیست دانشگاه فردوسی مشهد گفت: خراسان رضوی که یک دهم مساحت کشور ایران را دارد با مشکل بیابانزایی و گسترش آن روبرو است.
وی افزود: با توجه به کانونهای بحران فرسایش بادی، مناطق تحت تأثیر فرسایش بادی از ۱۱.۶ میلیون هکتار مساحت خراسان رضوی بیش از ۵۰ درصد آن متأثر از شرایط بیابان و بیابانزایی است که کاهش محصولات، مهاجرت، افت سطح آبهای زیرزمینی و شوری خاک، حاشیهنشینی، گسترش دشتهای ممنوعه از پیامدهای آن است.
اکبری با اعلام اینکه وضعیت موجود نشان میدهد که تا این لحظه به درستی عمل نکردهایم، تصریح کرد: متأسفانه از موضوعاتی مانند آیندهپژوهی غافل بودهایم و هنوز نمیدانیم در افق ۱۴۲۵ چه اتفاقاتی را شاهد خواهیم بود در صورتی که بسیاری از کشورها برای سال ۲۰۳۰ میلادی برنامه دارند.
متأسفانه کمبود و یا نبود اعتبار استانی و ملی برای انجام مطالعات و انجام طرحهای بیابانزدایی موجب شده است که اولویتها تغییر کند و بیابانزایی و حفظ آب و خاک اولویت اول نباشد در صورتی که ابتدا باید نگاهمان به طبیعت بازنگری شود که این نیازمند فرهنگپروری است و در حال حاضر اکثر جامعه با اهمیت منابع طبیعی و نقش آن به عنوان بستر حیات آشنا نیستند.
اکبری در ادامه تقویت NGO ها و همچنین تخصیص اعتبارات استانی و ملی مناسب را بسیار حائز اهمیت دانست و افزود: گرچه ایدههایی وجود دارد اما چون اعتباری برای اجرایی شدن آنها یا وجود نداشته یا کم است در همان قفسههای کتابخانهها باقی میمانند و اجرایی نمیشود.
دانشیار دانشکده منابع طبیعی و محیطزیست دانشگاه فردوسی مشهد آیندهپژوهی و سیستمهای هشدار اولیه تخریب سرزمین و بیابانزایی را یک برنامه میان مدت دانست و گفت: تمامی ارگانهای مرتبط که به طور مستقیم با موضوعات آب و خاک در ارتباط هستند باید برای ارائه استراتژیهای مناسب مدیریتی آیندهپژوهی داشته باشند و طرحها را عملیاتی کنند.
وی با بیان اینکه برای میان مدت باید طرحهای جامع مرتبط با مدیریت بیابان انجام و در بلندمدت نیز تعامل ادارات منابع طبیعی با دانشگاهها و سایر سازمانها برقرار شود، اظهار کرد: با توجه به قابلیت خراسان رضوی در انرژی تجدیدپذیر و گیاهان دارویی باید از این پتانسیلها بیشتر استفاده شود.
۱۳۰ هزار هکتار کانون بحران فرسایش بادی در نیشابور و میان جلگه
نیشابور و میان جلگه دیگر شهرستانهایی هستند که حدود ۱۳۰ هزار هکتار کانونهای بحران فرسایش بادی دارند و مردم این مناطق را با مشکلات جدی مواجه کردهاند.
علیرغم اینکه کل بخش مسکونی نیشابور تحت تأثیر کانونهای بحرانی فرسایش بادی هستند، اما نسبت تخصیص اعتبارات به نسبت سرعت رشد بیابان بسیار کمتر است و این موجب شده تا عمده کارهایی که در شهرستان انجام میشود با کمکها و مشارکتهای مردمی و سمنها باشد.
هادی آزادروح رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری نیشابور در گفت و گو با آگاه تأکید کرد: اگر به موقع با پدیده بیابانزایی مقابله نشود بسیاری از روستایی که در کانونهای فرسایش بادی و اراضی بیابانی قرار دارند عملاً سکونتشان به خطر میافتد. در شهرستان میان جلگه روستاهای بسیاری هستند که اگر جنگلهای دست کاشت و تاغها نبودند تاکنون به طور کامل تخلیه شده بودند. همچنین اهالی مسکونی شهری تحت تأثیر قرار میگیرند.
وی با بیان اینکه پروژه کمربند سبز جنوب نیشابور حاشیه کالشور تا ۱۰۰۰ هکتار قابلیت عملیات بیابانزدایی دارد که هدفگذاری شده است، افزود: سال گذشته ۱۳۰ هکتار با گونههای بیابانی و کم آب طلب کشت شد و امسال نیز حدود ۳۰۰ هکتار با کمک مردم بدون هیچ گونه اعتبار دولتی کشت میشود.
رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری نیشابور با اشاره به اینکه از محل اعتبارات دولتی هم ۵۰ هکتار عملیات بیابانزدایی و ۵۰ هکتار عملیات آبیاری انجام شده است، افزود: اعتباراتی که تخصیص پیدا میکند به هیچ عنوان جوابگوی نیاز نیست.
ریزگردها و توفانهای شن علاوه بر اینکه زندگی مردم این مناطق را مختل میکنند به بخش کشاورزی و زیرساختها خسارتهای جدی وارد میکنند، بر اساس آنچه اعلام شده شهرستان میان جلگه در بستر کانون فرسایش بادی قرار دارد و ۴۰ روستا در این شهرستان به طور مستقیم تحت تأثیر کانونها قرار دارند.
وی گفت: گرچه تاغ زارها نقش بسیار مهمی در جلوگیری از ریزگردها و فرسایش بادی دارند اما قاچاقچیان چوب به سمت تاغها هجوم آوردهاند که در این خصوص نیاز به مشارکت مردم داریم.
آزادروح افزود: با اعتبارات موجود فقط در حد کارهای الگویی میتوان کار کرد و اقداماتی که بخواهد در این دو شهرستان تأثیرگذار باشد باید با مشارکت مردم باشد.
سرعت رشد بیابان بسیار سریعتر از تخصیص اعتبارات
گرچه در برخی سالها ترسالیهای کوتاه یک یا دو ساله داشتهایم اما در مجموع همچنان دچار خشکسالی هستیم به طوری که محمود زنگنه رئیس اداره امور بیابان اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری خراسان رضوی در گفتوگو با آگاه گفت: سرعت رشد بیابان بسیار سریعتر از تخصیص اعتبارات است.
وی در خصوص عوامل توسعه بیابان در خراسان رضوی گفت: در توسعه بیابان عوامل طبیعی و انسانی مؤثر هستند که عوامل انسانی شامل تخریبها، شخم و شیارها و واگذاری اراضی به بخش صنعت، معادن و ...و عوامل طبیعی را خشکسالیها، تغییر اقلیم، شوری آبها و... شامل میشود.
زنگنه با بیان اینکه تغییر اقلیم نظم بارشها را برهم زده است، گفت: گفت: هیچ گونه همخوانی بین توسعه بیابان و بیابانزدایی با اعتبارات تخصیصی دولتی نیست، اعتباراتی که تاکنون تخصیص یافته بسیار ناچیز و قطرهچکانی هستند.
وی مقابله با بیابانزایی در خراسان رضوی را نیازمند عزم جدی، ملی و حتی بینالمللی دانست و افزود: خراسان رضوی در کنار صحرای قره قوم ترکمنستان قرار دارد که بخشی از آثار گرد و غبار و توفان شن شهرستان سرخس و حتی مشهد از این کانون است.
رئیس اداره امور بیابان اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری خراسان رضوی با بیان اینکه از ابتدای امسال تاکنون هنوز هیچ موافقتنامهای از سوی سازمان منابع طبیعی کشور اعلام نشده که بدانیم چقدر اعتبار داریم، افزود: گرچه تاکنون ۲۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان اعتبار از محل ملی و کمتر از ۱۲ میلیارد تومان از محل استانی مصوب شده اما هنوز میزان تخصیص مشخص نیست.
وی از سرخس و خواف به عنوان بحرانیترین شهرستانهای خراسان رضوی نام برد و خاطرنشان کرد: سرخس به دلیل اینکه در مجاورت صحرای قره قوم ترکمنستان قرار دارد و از سویی کانون بحران فرسایش بادی خود شهرستان و همچنین خواف به دلیل برداشتهای بیرویه معادن پلاسری که سطح اراضی ملی را تخریب کرده موجب حرکت شنهای روان و توفانهای شن میشوند.
زنگنه در ادامه با اشاره به اینکه اگر بارندگی خوب باشد و مناطق بحرانی را ۲سال قرق کنیم قطعاً کمک کرده و پوشش برگشت میکند، گفت: اکنون ۳۰ کانون در ۲۲ شهرستان استان داریم که اعتبارات سالیانه را برای آنها نیز هزینه میکنیم و پروژه انجام میدهیم.
وی گفت: با توجه به سطح و سطوح بیابان و کانونهای بحرانی استان ارقام اعتبارات ملی و استانی بسیار ناچیز است، نیاز داریم نمایندگان استان و استانداری پیگیریهای بیشتری برای تخصیص اعتبارات ویژه داشته باشند.
بدون شک اگر به این پدیده توجهی نشود توسعه بیابان نه تنها موجب افزایش گرد و خاک و توفانهای شن میشود بلکه مشکلات بهداشتی و زیرساختها و صنعت استان را با مشکل مواجه میکند و موجب مهاجرت نیز خواهد شد.
زنگنه ادامه داد: از ۳۳ شهرستان خراسان رضوی ۲۴ شهرستان دارای اقلیم بیابانی هستند که از این تعداد ۲۲ شهرستان نیز دارای کانون بحران فرسایش بادی است.
رئیس اداره امور بیابان اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری خراسان رضوی تصریح کرد: منابع طبیعی با این اعتبارات اندک هیچ کاری نمیتواند انجام دهد.
بدون شک جلوگیری از بیابان نیازمند تخصیص اعتبارات ویژه است، ضروری است که دستگاههایی که متأثر از گردو خاک و گردو غبار و مؤثر در ایجاد این شرایط هستند از محل مسئولیتهای اجتماعیشان پایکار بیایند و اعتبارات ویژه بگذارند.
نباید فراموش کرد که ما زمین را از نیاکانمان به ارث نبردهایم بلکه از فرزندانمان قرض گرفتهایم، اگر نگاه به منابع طبیعی (اهمیت آن به عنوان بستر حیات و اقتصاد کشور) تغییر نکند باید شاهد تخریب بیشتر در این عرصهها باشیم. بدون شک اهمیت به منابع طبیعی میتواند ضامن امنیت غذایی و حفاظت آب و خاک باشد و این مسیر همکاری همه مردم و تلاش نمایندگان و مسولان در تخصیص اعتبارات مورد نیاز را میطلبد
انتهای خبر/107101/