به گزارش گروه اقتصاد خبرگزاری آنا حسن صادقی نژاد، کارشناس رسانه؛ اگر ۱۵ سال پیش از کسی پرسیده میشد که «آیا امکان دارد ایران بجای وارد کننده بنزین به صادر کننده آن تبدیل شود؟» احتمالا پاسخش منفی بود؛ زمانی که بخش عظیمی از بودجه کشور صرف یارانه بنزین میشد و روال اقتصادی این بود که نفت را ارزان به غرب بفروشیم و بنزین گران را چند برابر قیمت بخریم و برای مصرفش یارانه بدهیم؛ امروز لبنان پس از ونزوئلا دومین کشوری است که با وجود تحریم آمریکا مقصد صادرات نفت ایران است. و در زمینه تولید فرآورده نفتی بجایی رسیدهایم که ایران به جایگاه بزرگترین تولید کننده بنزین در منطقه، نخستین تولیدکننده بنزین و دومین تولیدکننده گازوئیل در اوپک دست یافته است.
به جز مزایای استراتژیک در حوزیه اقتصادی؛ صادرات بنزین به کشورهایی مانند مانند ونزوئلا و لبنان در چهار حوزه ژئواکونومی و ژئواستراتژیک دارای مزیت است:
شکست تحریمها در ایران
همانطور که تاثیر صادرات بنزین در اقتصاد داخلی منتج به رهایی اقتصاد کشور از وابستگی به خام فروشی نفت میشود و علاوه بر ارزآوری و رشد اقتصادی عامل اشتغالزایی و افزایش دانش فنی نیز است؛ از آن طرف حربه اصلی ایران در شکست تحریمها نیز بهحساب میآید. باید در نظر داشت که شکست تحریم با دور زدین تحریم متفاوت است، پیش از این ایران تلاش میکرد با فروش مخفیانه نفت و انتقال پول چمدانی تحریم را دور بزند ولی صادرات عمده بنزین با نفتکش و انتقال طلای ما به ازای آن به کشتی شکست تحریمهای آمریکا بهحساب میآید.
شکست حربه تحریم
صادرات علنی بنزین به کشورهای تحریم شده توسط آمریکا نه تنها عامل شکست تحریمها علیه ایران است بلکه نجات کشورهای تحریم شده از بحران سوخت توسط کشوری که تحت سختترین نظام تحریمی تاریخ است؛ حربه تحریم را از کار میاندازد. این مسئله زمانی حائز اهمیت می شود که بدانیم کنشگری آمریکا نشان داده است که پایه سلطهاش نه قدرت و تهدید نظامی بلکه قدرت اقتصادی و تحریم است، چنانچه دامنه تحریمها حتی با آلمان هم رسیده است.
تقویت موقعیت ژئواکونومی ایران در کشورهای متحد
یکی از اشتباهات بزرگ ایران در سوریه این بود که علیرغم حضور پر رنگ مستشاری و نقش مهمش در تامین امنیت این کشور بازارهای آنجا را از دست داد. چنانچه امروز سهم ایران از بازار سوریه تنها ۳ درصد است! این درحالیست که ترکیه علیرغم مشارکتش با داعش امروز ۳۸ درصد بازار سوریه را در اختیار دارد!! این اتفاق در روسیه، قطر و ارمنستان هم افتاد که به دلیلی بی کفایتی دستگاه دیپلماسی و تیم اقتصادی دولت فرصتهای اقتصادی مقاومت را یکی پس از دیگری از دست دادیم. حالا امروز صادرات بنزین به کشورهای ونزوئلا و لبنان باعث شد تا در این کشورها موقعیت ژئواکونومی پیدا کنیم.
محبوبیت هژمونیک ایران بین مردم منطقه و شکستن جو ضد مقاومت
آنچه که از همه مواهب دیگر مهمتر است محبوبیت جمهوری اسلامی در بین ملتهای هم سو است. دولتها میروند و میآیند و ملتها میمانند، اینکه ایران بتواند بهعنوان منجی ملل مختلف بهویژه در عرصه اقتصادی خود را نشان دهد منتج به یافتن محبوبیت هژمونیک در ملتهای مختلف میشود. بهویژه آنکه بدانیم هدف اصلی آمریکا از تحریمها این بود که اخلال در زندگی مردم را مقاومت و پیروی آنها از ایران نشان دهد. حال مردم میبینند که آمریکا در زندگی آنها اخلال میکند و ایران آنها را نجات میدهد.
این موفقیت که شرح مختصر در فوق آمد یک روزه بهدست نیامده بلکه داستانی عبرت آموز دارد که در ذیل مختصرا به آن اشاره آن را روایت میکنیم تا عبرتی برای آیندگان شود؛
در سال ۱۳۸۹ در حالی که ایران چهارمین صادرکننده بزرگ نفت در جهان و دومین در اوپک بود، ظرفیت پالایش نفت به اندازه کافی برای پاسخگویی به تقاضای خود را نداشت، و بر اساس گزارشها ۴۰٪ بنزین و ۱۱٪ سوخت گازوییل مصرفی خود را وارد میکرد. به همین دلیل همواره تحریم بنزین که برابر بود با فلج شدن کشور همیشه یکی از گزینههای روی میز تهدید آمریکا بود، چنانچه پس از فتنه سبز در سال ۸۸ که روابط میان ایران و آمریکا به تیرگی گراییده بود و آمریکا قصد داشت به هر طریقی نظام رو تضعیف کنید در ۴ تیر ۱۳۸۹ تحریم بنزین ایران در سنای آمریکا تصویب و پس از امضای اوباما به قانون تبدیل شد.
این برای ایران پایان ماجرا نبود زیرا که پیش از تصویب تحریم بنزین علیه ایران، مسعود میرکاظمی، وزیر نفت وقت، اجرای طرح ضربتی افزایش تولید بنزین یا همان طرح تولید بنزین از طریق واحدهای پتروشیمی را اعلام کرده بود. از یک طرف با کاهش مصرف سوخت از طریق سهمیه بندی بنزین و از طرف دیگر با تولید بنزین در پتروشیمی توانستند نیاز کشور به وارد بنزین را بهطور محسوس کاهش دهند و تقریبا در زمینه بنزین خودکفا شدیم.
ولی این پایان ماجرا نبود هنگامی که ایران میبایست جشن خودکفایی در تولید بنزین و غلبه خویش بر تحریم را بگیرد شایعه بی کیفیتی بنزین با محوریت شخص معصوم ابتکار پخش شد و بشدت توسط سمپاتهای رسانههای اصلاحطلب دامن زده شد. تا جایی که در ابتدای دولت روحانی مشکل ریزگردها را نیز به گردن بنزین داخلی اندختن تا جایی که شایعات ادامه داشت که حتی به دروغ گفتند بنزین داخلی سرطان زاست و اگر جلوی تولید بنزین را نگیریم با سونامی سرطان رو به رو خواهیم شد. بعدها طبق گزارشهای معتبر علمی که توسط کمیسیون بهداشت مجلس قرائت شد مشخص گشت که همه این ادعاها خلاف واقع بوده و بنزین بنزین داخلی به مراتب با کیفیت تر از بنزین وارداتی همسر خانم ابتکار بود.
به هر طریقی بود در اوایل سال ۹۳ جلوی تولید بنزین گرفته شد؛ در این بین نقش خانم ابتکار و همسرش که وارد کننده بنزین بود بسیار پررنگ بود.
واردات بنزین روزانه ۲۰ میلیارد تومان برای ایران آب خورد. چنانچه بررسی ها نشان می دهد در فاصله زمانی سالهای ۹۲ تا ۹۵ حدود ۵.۵ میلیارد دلار هزینه واردات بنزین شده است. همچنین طبق محاسبات تصمیم غلط دولت در حذف سهمیهبندی بنزین و بی اعتبار کردن کارت سوخت، و پس از آن هجمه غیرکارشناسی به بنزین پتروشیمیها و بسترسازی برای واردات بنزین بیکیفیت، خسارتی معادل ۱۶ میلیارد دلار برای کشور در پی داشته است.
واردات بنزین ادمه داشت تا آنکه با تکمیل فازهای پالایشگاه ستاره خلیج فارس توسط قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص)، از مهرماه سال ۹۷ واردات بنزین به کشور متوقف شد. بعدها مشخص شد که این پالایشگاه میتوانست در سال ۹۴ افتتاح شود که با کار شکنی دولت ۳ سال به تعویق افتاده و موجب خسارتهای دهها میلیارد دلاری شده. برخی دلیل این خبط را عدم اعتقاد دولت روحانی به توان داخلی میدانند و برخی هم فساد و سود حاصل از واردات برای نزدیکان دولت این مسئله تا جایی پیشرفت که کمیسیون اصل ۹۰ مجلس از زنگنه شکایت کرد.
ایران در بنزین خودکفا شد ولی این پایان داستان نبود؛ پس از آنکه آمریکا نتوانست دولت ملی گرای ونزوئلا را با بحران سیاسی و حمایت از جناح غربزده براندازی کند به جنگ اقتصادی روی آورد. ونزوئلا صاحب بزرگترین ذخایر نفت جهان است اما تحت تاثیر سالها سوءمدیریت و تحریمهای نفتی آمریکا، با کمبود شدید بنزین مواجه شد. حالا دیگر ایران نه تنها در تولید بنزین به خودکفایی رسیده بود بلکه با بنزین آزاد مواجه شده بود. در این شرایط بود که خبر ارسال ۵ نفتکش بنزین ایران و دریافت ۹ کشتی محموله طلا از ونزوئلا خبرساز شد. واکنشها به خبر این معامله در این مجال نمیگنجد فقط برای نمونه میتوان به جشن مردم ونزوئلا در پمپ بنزینها و ترند هشتگ اسپانیایی #GraciasIran (به معنای متشکریم ایران)، توسط کاربران ونزوئلایی در شبکه اجتماعی توئتر برای قدردانی همکاری تهران و کاراکاس در ایستادن مقابل محاصره دریایی آمریکا اشاره کرد.
لبنان مقصد دیگر آمریکا برای اعمال فشار اقتصادی جهت تسلیم شدن بود. وضعیت سوخت به قدر در لبنان بحرانی شد که مردم در پمپ بنزینها برای چند لیتر بنزین دعوا میکردند و ارتش برای کنترل بنزین وارد عمل شد. علاوه بر آن کمبود گازوئیل نیز منجر به خاموشی بیمارستانها و نانواییها شد.
بحران سوخت زندگی مردم لبنان را فلج کرده بود تا جایی که در عاشورای حسینی سید حسن نصرالله اعلام کرد به برکت حسین یک نفتکش بنزین و مازوت از ایران بارگیری شده و بزودی به لبنان میرسید. این خبر با شادی و تکبیر مردم لبنان روبهرو شد.
بازی که آمریکا برای نفرت از ایران و مقاومت در لبنان شروع کرده بود با صد و هشتاد درجه تغییر علیه خودش برگشت و به یکبار نقش عامل بدبخت از ایران و متحدینش بر دوش آمریکا و غربزدههای لبنان افتاد و از آن طرف نقش منجی بر عهده ایران و مقاومت.
قصه بنزین هنوز به سر نرسیده و احتمالا سوریه میتواند مقصد بعدی باشد و ایضا کشورهای دیگر ولی این هم پایان قصه بنزین نیست. نتیجه این قصه درس بدون پایانی است که ثابت میکند راه خلاصی از خسارتهای تحریم نه زانو زدن برای لغو آن بلکه باید تحریمها را از مسیر تقویت و پیشرفت صنعتی و اقتصادی بی اثر کرد.
انتهای پیام/4127