به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آگاه، جسد، خون خشک شده روی زمین، سرما، سکوت و بوی تند مواد شیمیایی روزمرگی افرادی است که در سالن تشریح پزشکی قانونی کار میکنند. در سالن تشریح پزشکی قانونی زندگی و مرگ در تلاقی هستند؛ مرگ با تمام سنگینیاش بر تختهای آهنین پهن شده و زندگی با خستگی بر شانههای کارگران حمل جسد سنگینی میکند که هر روز درگیر واقعیتهای تلخ و دردناک این سالن هست.
قطعاً کار در فضایی که بیش از هرچیز مرگ را یادآوری میکند، نه تنها نیاز به شجاعت بلکه نیازمند صبری عمیق برای تحمل بار سخت است و تنها یک شخصیت قوی میتواند درحالی از سالن تشریح خارج شود که این تصویرها را پشت سر گذاشته باشد.
علیرغم سختی کار بالای افراد حاضر در سالن تشریح، کارگران این بخش حقوق و امکاناتی که میگیرند، به هیچ وجه متناسب با کارشان نیست؛ یکی از کارمندان قدیمی این سالن که به گفته خود بیش از 20 سال سابقه کار دارد در تماسی تلفنی به خبرنگار آگاه میگوید: کار در پزشکی قانونی از ما افرادی خشن ساخته است؛ به ظن خودمان رفتارمان معمولی است اما از بازخورد افراد جامعه و حتی خانوادهمان متوجه میشویم که رفتارمان خشونتآمیز شده است. با وجود اینکه مدت کوتاهی از سالهای خدمتم باقی مانده اما هنوز هم دیدن چهرههای جوانی که دیگر هرگز نخواهند خندید، سینهام را میفشارد.
وی ادامه میدهد: روزهای اولی که وارد این کار شده بودم، تصور میکردم هیچ چیز نمیتواند من را به لرزه درآورد اما به مرور زمان فهمیدم که کار کردن در سالن تشریح با تمام سختیهایش، تنها تمرینی برای سرکوب احساسات نیست، بلکه آزمونی است برای یادآوری شکنندگی انسان. در اینجا، هر جسد داستانی است ناتمام؛ داستانی که از پایان دردناک زندگی یک انسان حکایت دارد و در عمق قلب کسانی که باید به آن نگاه کنند، رسوخ میکند.
این کارگر سالن تشریح میگوید: البته کارمان را دوست داریم اما به شرطی که حقوق و مزایای ما متناسب با سختی کارمان شود اما الان به هیچ وجه اینطور نیست. حقوق ثابت ما در اینجا 12 میلیون تومان است و با 10 شب کشیک ماندن و بیش از 100 ساعت اضافه کار هم حقوقمان کفاف خرج خانوادهمان را نمیدهد گاهی 21 شب در ماه را در سالن تشریح میمانیم و به خانه نمیرویم اما باز هم کم میآوریم! درحالی که طبق قانون حقوقهای پایین 12 میلیون تومان نباید شامل مالیات شود اما کشیکها و اضافه کارمان شامل مالیات میشود. این درحالی است که افراد شاغل در غسالخانه آرامستانها که حجم کار آنها نسبت به شغل ما بسیار سبکتر و تعدادشان هم از ما بیشتر است، با پاداش و رفاهی چندین برابر ما حقوق دریافت میکنند.
وی از عدم پرداخت مبلغ کشیکها گلهمند است و بیان میکند که در زمان دولت آقای رییسی مبلغ کشیکها به موقع پرداخت میشد اما الان از اردیبهشت ماه پرداخت نشده و میگویند خزانه دولت خالی است! خب اینکه نشد؛ اگر خزانه دولت خالی است جیب ما هم خالی است و باید پول قسط، وام و خرج خانه و زن و بچهها را از کجا پرداخت کنیم؟ یکی از همکاران من با حدود 20 سال سابقه کار چند روز پیش در خرج دندان پزشکی فرزندش مانده بود و پسرش مبلغ یک میلیون و 300 هزار تومان بابت دندان را از همکلاسیش قرض گرفت.
به گفته وی، یک کارت خرید دو میلیون تومانی از زمان دولت گذشته هم که به آنان داده شده، از زمان شهادت رییس جمهور شارژ نشده است.
وی ادامه میدهد: مشکل دیگر مربوط به تعداد نیروهاست؛ متأسفانه به دلیل سختی کار و حقوق پایین کسی مایل به کار در سالن تشریح نمیشود و نیروهایی هم که در این چند وقت آوردهاند نهایتاً یک هفته دوام آورده و از کار انصراف دادهاند. چند ماه پیش یک نیرو جوان را به اینجا آورند که جوان خوبی هم بود اما به محض اینکه جسد باز شده میدید، حالش بهم میخورد و بعد از چند روزی فراری شد!
این کارگر بخش سالن تشریح خاطرنشان کرد: ما در اینجا نه جسمی برایمان مانده و نه روحی اما بازهم به کار خود ادامه میدهیم و مشکلی نداریم. تنها خواسته ما این است که عدالت در قبال ما رعایت شود و مساوی با کار سختی که داریم، زحمتی که میکشیم و ساعتهایی که از بودن در کنار خانوادهمان میزنیم، حقوق و رفاهی و مزایایی دریافت کنیم که حداقل شبیه به کارکنان غسالخانه آرامستانها که کارشان مشابه ما و حتی راحتتر از ماست باشد.
انتهای خبر/87862/