29 March-2024 الجمعة - 20 رمضان 1445 جمعه - 10 فروردین 1403 15:29 (GMT) 15:29 ارتباط با ما
خبرگزاری آگاه
ساختمان شبکه ملی اطلاعات، دکترین پیروزی ایران در نبرد سایبرنتیک است/غفلت ما منجر به حکومت جهانی اومانیستی خواهد شد
شنبه 23 اسفند ساعت 21:8
ساختمان شبکه ملی اطلاعات، دکترین پیروزی ایران در نبرد سایبرنتیک است/غفلت ما منجر به حکومت جهانی اومانیستی خواهد شد
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: راه‌اندازی شبکه‌ ملی اطلاعات بیشتر یک زیرساخت تکنولوژیک است و مهمتر از آن ساختمان فضای سایبر ملی است که علاوه بر زیرساخت تکنولوژیک، دربردارنده‌ معماری کلان روابط انسانی و اجتماعی می‌باشد.

به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه و کرسی‌های آزاداندیشی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، شاهد گسترش ضریب نفوذ فضای مجازی به خصوص در چند سال گذشته هستیم به طوری که جامعه و حکمرانی‌ها را به امواج ناگهانی و سهمگین خود دچار چالش‌های عمیقی می‌کند. درباره اینکه ماهیت فضای مجازی چیست؟ گسترش ضریب نفوذ آن تا کجا ادامه خواهد داشت؟ چه اهدافی را دنبال می‌کند و چگونه باید با آن مواجه شد؟ با کاظم فولادی، دکتری هوش مصنوعی و رباتیک، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران رئیس پژوهشکده فضای سایبر  به گفتگو پرداخته‌ایم، وی همچنین دارای مطالعات تطبیقی در علوم استراتژیک، فلسفه علم و اپیستمولوژی است.

با نادیده گرفتن اهمیت فضای سایبر، ممکن است با یک حکومت جهانی اومانیستی مواجه شویم

آنا: شاهدیم که رهبر انقلاب بارها به اهمیت فضای مجازی پرداخته‌اند تا جایی که اهمیت آن را به اندازه اهمیت انقلاب اسلامی دانسته‌اند، یا در جایی دیگر ابراز نگرانی کرده‌اند که اگر همین روند در فضای مجازی ادامه یابد شاید پنج سال آینده نتوانیم همین تهران را هم مدیریت کنیم. نظر شما در مورد علت نگرانی و تاکید رهبر انقلاب روی این موضوع چیست؟

فولادی: من معتقدم رهبر معظم انقلاب دقیق‌ترین نگاه‌ها را به مقوله‌ فضای سایبر داشته و دارند. یکی از جملات کلیدی ایشان همین تاکید بر اهمیت فضای مجازی به‌ اندازه‌ انقلاب اسلامی است. دوستانی که صرفاً نگاه فنی و تکنولوژیک به مقوله‌ فضای سایبر دارند ـ که متاسفانه تعداد آنها در مناصب تصمیم‌گیری و مدیریت این فضا کم نیست ـ به این جمله حکیمانه با تردید نگاه می‌کنند. اما واقعیت این است که اگر کارکرد حقیقی فضای سایبر را در نظر بگیریم، حکمت این تعبیر برای ما روشن می‌شود.

مسئله‌ فضای سایبر، موضوع حاکمیت است؛ چون اساساً با مفهوم کنترل انسان‌ها و جامعه گره خورده است. فضای سایبر زمینه‌ای را فراهم کرده است که تحقق یک حکومت جهانی امکان‌پذیر شود و امروز به‌وضوح دیده می‌شود که این سطح از حکومت در حال گسترش و نفوذ است.

                                          

اگر ما این واقعیت را نپذیریم، حقیقت ماجرا تغییری نخواهد کرد. حکومت جهانی با یک ایدئولوژی اومانیستی در بستر فضای سایبر می‌تواند تا جایی پیش برود که مردم جهان تحت سلطه قدرت‌های مستکبر قرار بگیرند و دولت‌های محلی عملاً حق حاکمیت خود را به آنها واگذار کنند.

قدرتی که اینجا از آن یاد می‌کنیم، همان قدرت نرم است که از طریق تصرف قلب‌ها و سیادت بر ذهن‌های مردم، توان تحمیل اراده بر آنها را برای صاحبان این قدرت فراهم می‌سازد. اگر دامنه‌ این موضوع را تصور کنیم، مشخص است که یک تقابل جدی با انقلاب اسلامی شکل می‌گیرد. نگاه انقلاب اسلامی هم بر مبنای یک قدرت نرم ذیل مکتب خداگرا و غایت آن یک حکومت جهانی الهی است. البته این یک پاسخ اجمالی است و پاسخ تفصیلی حاوی جزئیات و نکات زیادی است که فکر می‌کنم از حوصله‌ی این گفت‌وگو خارج باشد.

غرب در حال پیاده‌سازی نظریه «کلبه الکترونیک» آلوین تافلر برای حکومت بر جامعه جهانی است

آنا: جامعه جهانی در سال‌های اخیر به‌خصوص بعد از شیوع بیماری کرونا بیش از پیش دیجیتالی شده است به‌طوری‌که آموزش‌هایی که افراد در طول چند ماه گذشته در مورد فضای مجازی دریافت کرده‌اند بسیار بیش از آموزش‌های دریافتی طی چند سال گذشته است و فعالیت‌ها در فضای وب بسیار گسترش یافته است. به نظر شما این دیجیتالی شدن با توجه به نظریه «کلبه الکترونیک» آلوین تافلر تا کجا پیش خواهد رفت؟ این احتمال وجود دارد که غرب در حال استفاده از فرصت کرونا به عنوان بستری برای گسست اجتماعی، دیجیتالی و منزوی کردن بشر بیش از پیش و عبور بشر از نظم فعلی به حکمرانی مجازی باشد؟ 

فولادی: این پرسش شما یک پرسش استراتژیک و بسیار مهم است. من معتقدم برای تمدن غرب جهت حکومت بر جهان فقط یک راه باقی مانده است و آن هم این است که جامعه‌ جهانی سایبرنتیک به طور کامل محقق شود و برای همین به ‌دنبال آن هستند که همه‌ موجودیت‌ها، روابط آنها و فرآیندها را به فضای سایبر تحت مدیریت و اشراف خودشان متصل کنند و برای تحقق این هدف کاملاً مصمم و برنامه‌ریزی شده حرکت می‌کنند.

 هویت‌های انسانی و روابط آنها در شبکه‌های اجتماعی محصور می‌شود؛ کسب‌وکارها وابسته به فضای سایبر می‌شود و در بستر آن شکل می‌گیرند؛ تعاملات اجتماعی به این فضا منتقل می‌شوند و حتی اشیای بی‌جان هم از طریق ساختارهایی چون اینترنت اشیا (IoT) یا اینترنتِ همه‌چیز (IoE) به این فضا پیوند می‌خورند و همه‌ این‌ها تحت کنترل یک حاکمیت واحد جهانی تعریف می‌شوند. صد البته این احساس که این چیدمان نسبت به دنیای محسوس و ملموس طبیعی ما تنزل پیدا کرده است، درست است و این پاشنه‌ آشیل این پروژه است. برای همین، غرب مجبور است به‌شکل مصنوعی وابستگی‌ها را به فضای سایبر بالا ببرد و به شکل‌های گوناگون از آن نگهداری کند.

 راه‌اندازی شبکه‌ ملی اطلاعات بیشتر یک زیرساخت تکنولوژیک است  مهمتر از آن ساختمان فضای سایبر ملی است که علاوه بر زیرساخت تکنولوژیک، دربردارنده‌ معماری کلان روابط انسانی و اجتماعی می‌باشد.

ویروس کرونا چه طبیعی باشد و چه دست‌ساز، فرصتی را برای غرب فراهم کرده است که ضریب نفوذ فضای سایبر را در جهان گسترش دهد و نکاتی که شما در متن سوال به آن اشاره کردید معلول همین علت است.

آنها برای تشکیل حکومت جهانی سایبری با لحاظ کردن خصوصیات طبیعی و فطری انسان‌ها و جوامع انسانی توفیق چندانی ندارند و برای همین نیاز دارند زندگی اجتماعی و جمع‌گرایانه انسان‌ها را به تفرد و فردگرایی (individualism) سوق دهند و بسیاری از جنبه‌های متعالی انسانی و بشری در سطوح فردی و اجتماعی را فروکاست کنند تا حاکمیت بر این موجودیت‌های تنزل‌یافته برای آنها ممکن شود. این یکی از تفاوت‌های جدی با حکومت جهانی الهی است که برای شکل‌گیری آن اساساً انسان‌ها باید متعالی شوند و خصلت‌های فطری انسان‌ها و جوامع انسانی باید رشد پیدا کند.

نیازمند موازنه قدرت سایبری هستیم

آنا: حال که غرب درحال دامن زدن یک حکمرانی بلامنازع در فضای سایبری است ما به عنوان تنها رقیب تمدنی غرب نباید در زمینه سایبری و فضای مجازی قدرتمند شویم؟ این کسب قدرت صرفا با حضور به عنوان یک کاربر در فضای شبکه‌های اجتماعی یا وب که زمین دشمن ما است، کفایت می‌کند یا تغییر موازنه قدرت به نفع انقلاب اسلامی در فضای سایبر نیازمند مدیریت آن است؟

فولادی: در این شکی نیست که تلاش برای افزایش قدرت سایبری برای ما اجتناب‌ناپذیر است و در واقع برای منازعات تمدنی امروز و آینده که دامنه‌ اصلی آن به فضای سایبر کشیده شده است چاره‌ای جز این نداریم. لازمه‌ حرکت هم این است اولاً به این جبهه‌بندی باور داشته باشیم و ثانیاً فعالانه اقدام کنیم.

                                                

متاسفانه ما امروز در فضای سایبر بسیار منفعل هستیم. هنوز خیلی از دوستان باور ندارند که فضای سایبر فعلی زمین اقدام دشمن ماست و در هنگام اقدام نیز از همان قواعد دشمن استفاده می‌کنند؛ یعنی اقدام متقارن منفی، مؤلفه‌ اصلی تولید قدرت پایدار در این فضا، تشکیل زمین اقدام خودمان است و سپس اقدام در آن با قواعد خودمان، یعنی اقدام متقارن مثبت. حتی وقتی در زمین دشمن هستیم هم باید قواعد خودمان را به‌کار ببریم و در این حالت اقدام نامتقارن مثبت مطلوبیت دارد.

حضور ما به عنوان کاربر در فضای سایبر فعلی با باور به شیوه‌ اقدام نامتقارن مثبت، ضروری و اجتناب‌ناپذیر است اما وقتی صحبت بر سر قدرت سایبری است، بسنده کردن به این مقدار اصلاً کافی نیست.

 راه‌اندازی شبکه‌ ملی اطلاعات اولین مرحله از تشکیل زمین اقدام خودی است که بیشتر یک زیرساخت تکنولوژیک است و البته ماجرای آن هم یک قصه‌ پرغصه‌ ملی است. بعد از آن ساختمان فضای سایبر ملی باید در دستور کار قرار بگیرد که علاوه بر زیرساخت تکنولوژیک، دربردارنده‌ معماری کلان روابط انسانی و اجتماعی می‌باشد.

 ما باید این فضا را بر اساس فلسفه و دکترین‌های خودمان تأسیس و سپس مدیریت کنیم تا بتوانیم در راستای اهداف انقلاب اسلامی از آن بهره‌برداری کنیم و به ‌قول شما موازنه‌ قدرت را به نفع انقلاب اسلامی تغییر بدهیم.

 البته حضور کاربری ما در فضای سایبر فعلی با باور به شیوه‌ اقدام نامتقارن مثبت ضروری و اجتناب‌ناپذیر است و چنانچه بر اساس اصول اقدام نامتقارن عمل شود، در جای خود مؤثر و مفید است. اما وقتی صحبت بر سر قدرت سایبری است، بسنده کردن به این مقدار اصلاً کافی نیست.

باید از فضای سایبر در حد مقدورات آن استفاده کرد

آنا: به اذعان برخی کارشناسان برنامه غرب برای آینده بشر استفاده از بحران‌هایی چون کرونا برای پوشاندن مشکلات عمیق تمدن غرب مانند بدهی‌های عظیم، فروپاشی‌های مالی و همچنین عبور بشر از نظم کنونی به نظم جدید با گسترش حکمرانی فضای مجازی است، در چنین شرایطی ما به عنوان رقیب تمدنی غرب صرفا باید به دنبال مدیریت فضای سایبر و مجازی  باشیم یا می‌توانیم از این بحران‌ها برای اهداف بزرگتری مانند عبور بشر از نظم فعلی به جهان‌های دیگر چون عصر ظهور و عالم غیب استفاده کنیم؟

فولادی: در واقع پاسخ این سؤال در پرسش‌های قبلی تا حدی بیان شد و می‌توان این‌گونه جمع‌بندی کرد که تمدن غرب برای بقای خود سعی دارد همه‌چیز را به فضای سایبر بکشاند و بر حکمرانی بر آنها از این طریق حساب ویژه‌ای باز کرده است و به طور طبیعی برای این هدف از هر فرصتی استفاده می‌کند و تلاش دارد هر تهدیدی را نیز به فرصت تبدیل کند؛ حتی اگر لازم ببیند تهدیدهای تازه‌ای ایجاد می‌کند تا از فرصت‌های حاصل از آنها بهره‌برداری کند.

اما مأموریت تمدن الهی این نیست. ما باید از فضای سایبر به‌عنوان یک ابزار در حد مقدورات آن و با لحاظ کردن قابلیت‌ها و محدودیت‌های آن در جهت اهداف‌مان استفاده و همچنین باید از خودمان در این فضا دفاع کنیم، اما باور داریم که تعالی انسان و جامعه‌ انسانی نیازمند پاسخگویی به اقتضائات فطری اوست و این چیزی است که فضای سایبر فعلی نه تنها در راستای آن نیست، بلکه می‌توان گفت در خلاف جهت آن است.

انتهای خبر/8389/

پر بازدید ترین اخبار
گفتگوی ویژه
دیدگاه
اخبار برگزیده
آخرین اخبار